تغییر منو
تغییر منوی شخصی
به سامانه وارد نشدید
Your IP address will be publicly visible if you make any edits.

ضداستعماری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پرولتار
بدون خلاصۀ ویرایش
(Stalin quote in Anti-imperialism page translated)
 
خط ۶: خط ۶:
امپریالیسم ستیزی بدین معناست که جریان های استقلال طلب و ضداستعماری را چنانچه حتی طالب [[سوسیالیسم]] نباشند حمایت کرد:   
امپریالیسم ستیزی بدین معناست که جریان های استقلال طلب و ضداستعماری را چنانچه حتی طالب [[سوسیالیسم]] نباشند حمایت کرد:   


{{نقل قول|The struggle that the [[Amanullah Khan|Emir]] of [[Emirate of Afghanistan (1823–1926)|Afghanistan]] is waging for the independence of Afghanistan is objectively a [[revolutionary]] struggle, despite the [[monarchism|monarchist]] views of the Emir and his associates, for it weakens, disintegrates and undermines imperialism; whereas the struggle waged by such "desperate" democrats and "[[Social democracy|Socialists]]," "revolutionaries" and republicans as, for example, [[Alexander Kerensky|Kerensky]] and [[Irakli Tsereteli|Tsereteli]], [[Pierre Renaudel|Renaudel]] and [[Philipp Scheidemann|Scheidemann]], [[Viktor Chernov|Chernov]] and [[Fyodor Dan|Dan]], [[Arthur Henderson|Henderson]] and [[J. R. Clynes|Clynes]], during the imperialist war was a reactionary struggle, for its results was the embellishment, the strengthening, the victory, of imperialism. For the same reasons, the struggle that the [[Kingdom of Egypt (1922–1953)|Egyptians]] merchants and [[bourgeois]] intellectuals are waging for the independence of Egypt is objectively a revolutionary struggle, despite the bourgeois origin and bourgeois title of the leaders of Egyptian national movement, despite the fact that they are opposed to socialism.|جوزف استالین|[[Library:The foundations of Leninism|Foundations of Leninism]]|1924}}
{{نقل قول|مبارزه ای که [[امان الله خان|امیر]] [[امارات افغانستان (1926-1823)|افغانستان]] برای استقلال افغانستان به پیش می برد، حتی با دیدگاه های سلطنت طلبانه ی امیر و همکارانش، مبارزه ای عیناً [[انقلابی]] است. زیرا این مبارزه قدرت امپریالیسم را کاسته و زیر سؤال میبرد. بر خلاف مبارزه ای که دموکرات های "فرومانده" و "[[سوسیال دموکراسی|سوسیالیست ها]]"، "انقلابیون" و جمهوری خواهانی مانند [[الکساندر فیودورویچ کرنسکی|کرنسکی]]، [[اراکلی تزرتلی|تزرتلی]]، [[پی یر رنودل|رنودل]]، [[فیلیپ شایدمان|شایدمان]]، [[ویکتور چرنوف|چرنوف]]، [[فیودور دان|دان]]، [[آرتور هندرسون|هندرسون]] و [[جان رابرت کلاینز|کلاینز]] هنگام جنگ امپریالیستی پیش می بردند، مبارزه ای ارتجاعی بود زیرا نتیجه ی آن قدرت گیری، استحکام و پیروزی امپریالیسم بود. به همین دلایل است که مبارزه ی تجار [[پادشاهی مصر (1953-1922)|مصری]] و روشنفکران [[بورژوا]] مصر، مبارزه ای عیناً انقلابیست علیرغم منشاء و عنوان بورژوا ی رهبران جنبش ملی مصر و با وجود اینکه ایشان مخالف سوسیالیسم هستند.|جوزف استالین|[[Library:The foundations of Leninism|Foundations of Leninism]]|1924}}


افرادی که خود را امپریالیسم ستیز مینامند اغلب اوقات مخالفت خود را بر علیه [[استعمار]]، قدرت های استعماری، [[هژمونی]] و سلطه طلبی کشور ها خارج از مرزهای از پیش تعیین شده ی خود بیان می کنند.<ref>Richard Koebner and Helmut Schmidt, ''Imperialism: The Story and Significance of a Political Word, 1840–1960'' (2010).</ref> هرچند آنها ممکن است [[کمونیست]] هم نباشند، بلکه عضوی از [[بورژوای ملی]] یا پرولتر های غیر سوسیالیست باشند. دولت های [[ایران]]، [[سوریه]] و [[روسیه]] امثال امپریالیسم ستیزی هستند که کماکان مخالف کمونیست هستند.
افرادی که خود را امپریالیسم ستیز مینامند اغلب اوقات مخالفت خود را بر علیه [[استعمار]]، قدرت های استعماری، [[هژمونی]] و سلطه طلبی کشور ها خارج از مرزهای از پیش تعیین شده ی خود بیان می کنند.<ref>Richard Koebner and Helmut Schmidt, ''Imperialism: The Story and Significance of a Political Word, 1840–1960'' (2010).</ref> هرچند آنها ممکن است [[کمونیست]] هم نباشند، بلکه عضوی از [[بورژوای ملی]] یا پرولتر های غیر سوسیالیست باشند. دولت های [[ایران]]، [[سوریه]] و [[روسیه]] امثال امپریالیسم ستیزی هستند که کماکان مخالف کمونیست هستند.

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۲

پستر کره ای با زیرنوشت "مهاجم آمریکایی را پس بران!"
پستر چینی با زیرنوشت "امپریالیسم و همه ی مرتجعینش ببر های کاغذی اند"

دیدگاه ضد استعماری (امپریالیسم ستیزی) در مکتب مارکسیسم-لنینیسم به معنای مقاومت در برابر کشور هایی است که با توجه به چهارچوب لنین در امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایه داری ، کشور های استعمارگر تلقی میشوند.

امپریالیسم ستیزی بدین معناست که جریان های استقلال طلب و ضداستعماری را چنانچه حتی طالب سوسیالیسم نباشند حمایت کرد:

مبارزه ای که امیر افغانستان برای استقلال افغانستان به پیش می برد، حتی با دیدگاه های سلطنت طلبانه ی امیر و همکارانش، مبارزه ای عیناً انقلابی است. زیرا این مبارزه قدرت امپریالیسم را کاسته و زیر سؤال میبرد. بر خلاف مبارزه ای که دموکرات های "فرومانده" و "سوسیالیست ها"، "انقلابیون" و جمهوری خواهانی مانند کرنسکی، تزرتلی، رنودل، شایدمان، چرنوف، دان، هندرسون و کلاینز هنگام جنگ امپریالیستی پیش می بردند، مبارزه ای ارتجاعی بود زیرا نتیجه ی آن قدرت گیری، استحکام و پیروزی امپریالیسم بود. به همین دلایل است که مبارزه ی تجار مصری و روشنفکران بورژوا مصر، مبارزه ای عیناً انقلابیست علیرغم منشاء و عنوان بورژوا ی رهبران جنبش ملی مصر و با وجود اینکه ایشان مخالف سوسیالیسم هستند.

— جوزف استالین, Foundations of Leninism, 1924


افرادی که خود را امپریالیسم ستیز مینامند اغلب اوقات مخالفت خود را بر علیه استعمار، قدرت های استعماری، هژمونی و سلطه طلبی کشور ها خارج از مرزهای از پیش تعیین شده ی خود بیان می کنند.[۱] هرچند آنها ممکن است کمونیست هم نباشند، بلکه عضوی از بورژوای ملی یا پرولتر های غیر سوسیالیست باشند. دولت های ایران، سوریه و روسیه امثال امپریالیسم ستیزی هستند که کماکان مخالف کمونیست هستند.

استفاده از این اصطلاح بعد از جنگ جهانی دوم و از ابتدا ی جنگ سرد رونق گرفت، همزمان با جریان های سیاسی در مستعمره های کشورهای اروپایی که حاکمیت ملی را رواج میدادند. برخی گروه های امپریالیسم ستیز همانند گواریسم که با آمریکا مخالف بودند، از قدرت جماهیر شوروی حمایت می کردند.

مقاله های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. Richard Koebner and Helmut Schmidt, Imperialism: The Story and Significance of a Political Word, 1840–1960 (2010).