تغییر منو
تغییر منوی شخصی
به سامانه وارد نشدید
Your IP address will be publicly visible if you make any edits.

ضداستعمار

از ویکی‌پرولتار
پوستر کُره‌ای با زیرنوشت «تازشگر آمریکایی را پس بران!»

دیدگاه ضدسلطه‌گری یا پادسلطه‌گری در مکتب مارکسیسم‌لنینیسم به معنای مقاومت در برابر کشورهایی است که با توجه به چهارچوب لنین در امپریالیسم، بالاترین مرحلهٔ سرمایه‌داری، کشورهای سلطه‌گر تلقی می‌شوند.

امپریالیسم‌ستیزی بدین معناست که جریان‌های استقلال‌طلب و ضداستعماری را حتی اگر خواستار سوسیالیسم هم نباشند حمایت کرد:

مبارزه‌ای که امیر افغانستان برای استقلال افغانستان به پیش می‌برد، حتی با دیدگاه‌های پادشاهی‌خواهانهٔ امیر و همدستانش، مبارزه‌ای عیناً انقلابی است. زیرا این مبارزه قدرت امپریالیسم را کاسته و زیر سؤال می‌برد. بر خلاف مبارزه‌ای که دموکرات‌های «فرومانده» و «سوسیالیست‌ها»، «انقلابیون» و جمهوری‌خواهانی مانند کرنسکی، تزرتلی، رنودل، شایدمان، چرنوف، دان، هندرسون و کلاینز هنگام جنگ امپریالیستی پیش می‌بردند، مبارزه‌ای واپس‌گرایانه بود، زیرا نتیجهٔ آن قدرت‌گیری، استحکام و پیروزی امپریالیسم بود. به همین دلایل است که مبارزهٔ تاجران مصری و روشنفکران بورژوای مصر، علیرغم منشاء و عنوان بورژوایی رهبران جنبش و مخالفت آنها با سوسیالیسم مبارزه‌ای عیناً انقلابی‌ست.

ژوزف استالین, اصول لنینیسم, ۱۹۲۴

پوستر چینی با زیرنوشت «امپریالیسم و همهٔ واپس‌گرایانش ببر‌هایی کاغذی‌اند»

افرادی که خود را ضدسلطه‌گری می‌نامند اغلب اوقات مخالفت خود را علیه استعمار، قدرت‌های استعماری، هژمونی، سلطه‌گری و گسترش سرزمینی کشورها خارج از مرزهای ازپیش‌تعیین‌شدهٔ خود بیان می‌کنند.[۱] هرچند آنها ممکن است کمونیست هم نباشند، بلکه عضوی از بورژوای ملی یا کارپیشگان غیرسوسیالیست باشند. ایران، سوریه و روسیه نمونه‌ای از دولت‌های امپریالیسم‌ستیزی هستند که کماکان مخالف کمونیسم هستند.

استفاده از این اصطلاح پس‌از جنگ جهانی دوم و از آغاز جنگ سرد، همزمان با جریان‌های سیاسی در مستعمره‌های کشورهای اروپایی که حاکمیت ملی را رواج می‌دادند متداول شد. برخی گروه‌های ضدسلطه‌گری همانند گواریست‌ها که با آمریکا مخالف بودند، از جماهیر شوروی حمایت می‌کردند.

مقاله های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ریچارد کوبنر و هلموت اشمیت (۲۰۱۰). «Imperialism: The Story and Significance of a Political Word, 1840–1960» [سلطه‌گری: داستان و اهمیت واژه‌ای سیاسی، ۱۸۴۰ تا ۱۹۶۰].