تغییر جستوجو
جستجو
تغییر منو
آگاهسازیها
تغییر منوی شخصی
در حال ویرایش
کمونیسم
(بخش)
از ویکیپرولتار
بازدیدها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
associated-pages
صفحه
بحث
More actions
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
=== کارل مارکس و فردریش انگلز === مارکس و انگلز در [[بیانیهی حزب کمونیست|مشهورترین اثر خود]]، اصول اساسی کمونیسم را بنیانگذاری کردند که پایههای اصول تمامی انقلابیون آینده را تشکیل میدهد. آنها ابتدا توضیح میدهند و تصدیق میکنند که ایدئولوژی کمونیسم از زمان به رو آمدن سرمایه داران و کارپیشگان وجود داشته است. آنها این اثر را اینگونه آغاز میکنند:<blockquote>شبحی در اروپا در گشت و گذار است، شبح کمونیسم<ref>{{ارجاع|author=کارل مارکس و فردریک انگلز|year=۱۸۴۸|title=بیانیهی حزب کمونیست|title-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest-titr.htm|quote=بختکی بر اروپا چنگ انداخته است- بختک کمونيسم}}</ref></blockquote>پیش از هرچیز، مفهومی که ما به عنوان کمونیسم میشناسیم در [[مبارزهی طبقاتی]] ریشه دارد.<ref>{{ارجاع|author=کارل مارکس و فردریک انگلز|year=۱۸۴۸|title=بیانیهی حزب کمونیست|title-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest-titr.htm|quote=تاريخ تمام جوامعی که تاکنون وجود داشته، تاریخ مبارزات طبقاتی است.}}</ref> مارکس و انگلز با استفاده از [[مادیگرایی تاریخی]] و [[مادیگرایی تاریخی|دیالکتیکی]] اینگونه توضیح میدهند که مبارزهی طبقاتی همیشه بین اقشاری که ما امروزه آنان را به نام طبقهی حاکم و طبقهی زیردست میشناسیم وجود داشته است. در بیانیهی حزب کمونیست برای این پدیده امثال زیر را ذکر کردهاند: * آزاده و بنده * خاص و عام * استادکار و شاگرد * ظالم و مظلوم با این حال که همهی کمونیستها طبقهی سرمایه داران را در ستیز با کارپیشگان در نظر میگیرند و به همین خاطر آنان را به عنوان رقبا و مخالفین خود در نظر دارند، مارکس و انگلز واضح میکنند که [[سرمایهداری|سرمایه داران]] خود از ریشههای [[انقلاب سرمایهداری|انقلابی]] سرچشمه گرفته و با سرنگون کردن طبقهی فئودال به قدرت رسیدهاند.<ref>{{ارجاع|author=کارل مارکس و فردریک انگلز|year=۱۸۴۸|title=بیانیهی حزب کمونیست|title-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest-titr.htm|chapter=بورژواها و پرولتارها|chapter-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest5.pdf|quote=بورژوازی، از نظر تاريخی، نقشی فوق العاده انقلابی ايفا کرده است.}}</ref> انقلابی که سپس باعث ایجاد تناقضات فعلی بین خود و قشر کارگر یا کارپیشگان شد. کمونیستها مدعی نیستند که اولین و تنها حزبی هستند که برای حقوق طبقهی کارپیشگان مبارزه میکنند. مشخصه ای که مارکس و انگلز از کمونیستها بیان میکنند این است که کمونیستها فارغ از ملیت مبارزهی طبقاتی همهی کارپیشگان دنیا را به رسمیت میشناسند.<ref>{{ارجاع|author=کارل مارکس و فردریک انگلز|year=۱۸۴۸|title=بیانیهی حزب کمونیست|title-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest-titr.htm|chapter=پرولتاريا و کمونيست ها|chapter-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest6.pdf|quote=١. کمونيست ها در مبارزات ملی پرولتارهای کشورهای مختلف، منافع مشترک کل پرولتاريا را، صرفنظر از تمام مليت ها، خاطرنشان کرده، آن را جلوه گر میسازند. ٢. در مراحل مختلف که مبارزه ی طبقه ی کارگر با بورژوازی، در طول رشد خود، بايد از آن بگذرد، کمونيستها هميشه و در همه جا از منافع نهضت، بطورکلی، جانبداری می کنند.}}</ref> مارکس و انگلز سپس به ایجاد حزب انقلابی که برای طبقهی کارپیشگان مبارزه و از منافع ایشان محافظت کند تأکید میکنند. مارکس و انگلز همواره مصمم بودند که کمونیستها بخاطر اهداف نهایی مترقی خود بهترین احزب برای کارپیشگان اند. این اهداف عبارتاند از: # تبدیل قشر کارپیشگان به قشری انقلابی # سرنگونی قدرت و سلطهی سرمایه داران # راهنمایی قشر کارپیشگان برای تسخیر قدرت سیاسی تصور غلطی که توسط راستگرایان و حتی بخشهایی از چپگرایان راجع به کمونیستها رواج داده میشود دربارهی قصد کمونیستها برای لغو حق مالکیت خصوصی میباشد. مارکس و انگلز به طور کاملاً صریح در مانیفست حزب کمونیست توضیح دادهاند که با اینکه کمونیستها علناً برای لغو حقوق دارایی خصوصی مبارزه میکنند، این مفهموم شامل داراییهای شخصی نمیباشد و تنها ابزار تولید را شامل میشود که مطلقاً به قشر سرمایهدار جامعه تعلق دارد.<ref>{{ارجاع|author=کارل مارکس و فردریک انگلز|year=۱۸۴۸|title=بیانیهی حزب کمونیست|title-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest-titr.htm|chapter=پرولتاريا و کمونيست ها|chapter-url=https://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1848/manifest/manifest6.pdf|quote=ما کمونيست ها را ملامت کرده اند که می خواهيم حق کسب مالکيت خصوصی را لغو کنيم، مالکيتی که نتيجه ی کار خود انسان است، مالکيتی که می گويند زير بنای تمام آزادی، فعليت و استقلال شخصی است. مالکيتی که حاصل دسترنج خود شخص و حاصل عرق جبين و کديمين باشد! آيا غرض شما مالکيت صنعتگر خرده پا، روستائی خرده پا، و آن شکل مالکيتی است که پيش از مالکيت بورژوائی وجود داشت؟ چنين مالکيتی نيازی به الغاء کردن ندارد؛ چرا که رشد صنعت تا حد زيادی اين مالکيت را به اين زودی از بين برده، يا روزانه هنوز هم از بين می برد. و يا اينکه غرض مالکيت خصوصی جديد بورژوائی است؟ آيا کار مزدگير برای کارگر مالکيتی ايجاد میکند؟ نه حتی ذره ای. کار مزدگير سرمايه ايجاد میکند؛ يعنی نوعی مالکيت که کار مزدگير را استثمار میکند، و نمی تواند افزايش يابد جز بشرط ايجاد ذخيره جديدی از کار مزدگير برای استثمار تازه تر. مالکيت، در شکل کنونی اش، مبتنی بر تخاصم سرمايه و کار مزدگير است. بيائيد طرفين اين تخاصم را بررسی کنيم. سرمايه دار بودن نه تنها به معنی داشتن موقعيتی است مطلقاً شخصی؛ بلکه عبارتست از موقعيتی اجتماعی در توليد. سرمايه محصولی است جمعی و تنها با عمل متحد بسياری از افراد اجتماع، و حتی در تحليل نهائی، تنها با عمل متحد تمام افراد اجتماع، به حرکت می افتد. به همين دليل، سرمايه، قدرتی خصوصی نيست، بلکه قدرتی اجتماعی است. به همين دليل، موقعيکه سرمايه تبديل به مالکيت مشترک، يعنی مالکيت تمام افراد اجتماع میشود، مالکيت خصوصی بوسيلهی آن تبديل به مالکيت اجتماعی نمی گردد. تنها صبغهی اجتماعی مالکيت است که تغيير میيابد؛ يعنی مالکيت صبغهی طبقاتی خود را از دست میدهد.}}</ref>
خلاصه:
ویکیپرولتار از برانداختن مالکیت خصوصی، شامل حق مالکیت معنوی، حمایت میکند، لذا به اختیار خود در صورت تمایل هرگونه اثری را منتشر کنید.
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)